امید حداد

مهندس راه و ساختمان

توسعه دهنده وب

امید حداد

مهندس راه و ساختمان

توسعه دهنده وب

نوشته های بلاگ

خلاصه کتاب ساختن برای ماندن

تیر ۲۶, ۱۴۰۰ معرفی کتاب
خلاصه کتاب ساختن برای ماندن

کتاب ساختن برای ماندن اثر جیم کالینز و جری پوراس یکی از کتاب‌های بی‌نظیری است که در زمینه مدیریت کسب و کار نوشته شده است. اگر بخواهیم به جایگاه این کتاب اشاره کنیم، باید بگوییم که این کتاب در زمینه مدیریت کسب و کار یک مرجع محسوب می‌‎شود. بحث اصلی در این کتاب روی مسئله «ماندن و ماندگاری و دوام آوردن» است. یک سوال مهم این کتاب از شما می‌پرسد و آن این است که چرا بعضی از کسب و کارها و شرکت‌ها به موفقیت می‌رسند ولی پس از مدتی این موفقیت، کم‌رنگ‌تر می‌شود و در نهایت شکست می‌خورند؟ در عوض چرا بعضی کسب و کارها هم هستند که به موفقیت می‌رسند و این موفقیت، دائمی، ماندگار و ادامه‌دار است؟

بعضی از تیم‌های فوتبال یا کسب و کارها تا زمانی که یک مدیر را در بدنه خود دارند، موفق هستند ولی به محض اینکه آن مدیر از شرکت یا تیم آن‌ها خداحافظی می‌کند، همه چیز به هم می‌ریزد. در عوض بعضی کسب و کارها و تیم‌ها به مدیر وابسته نیستند و در هر صورت بر مدار رشد و پیشرفت سوار هستند و به سمت جلو حرکت می‌کنند. این شرکت‌ها علاوه بر اینکه به مدیریت وابستگی ندارند بلکه مدیرانی توانمند و خلاق هم تولید و به بازار کار عرضه می‌کنند. در ادامه این مقاله قصد داریم به خلاصه کتاب ساختن برای ماندن یا Built to Last بپردازیم و بگوییم که دلیل اصلی ماندگار و دوام چنین شرکت‌هایی چیست. در صورتی که شما هم مثل ما تمایل دارید این دلیل را بدانید کافی است تا پایان این مقاله در کنار هم باشیم تا به این دلیل پی ببریم و از این عنصر در کسب و کار خودمان استفاده کنیم و یک بیزنس ماندگار بسازیم.

معرفی نویسندگان کتاب ساختن برای ماندن

جیم کالینز (Jim Collins) و جری پوراس (Jerry Porras) دو نویسنده کتاب ساختن برای ماندن هستند که این کتاب را پس از شش سال تحقیق و پژوهش نوشتند و به همین خاطر این کتاب به معنای واقعی کلمه یک کتاب مرجع در زمینه مدیریت است. جیم کالینز در سال ۱۹۵۸ در آمریکا به دنیا آمد. او تاکنون کتاب‌های مدیریتی گوناگونی را نوشته و به بازار عرضه کرده است. کتاب ساختن برای ماندن از سری کتاب‌های خوب به عالی او است. سال ۲۰۱۷ بود که نشریه فوربز او را به عنوان یکی از صد مغز زنده کسب و کار معرفی کرد. نام او در این فهرست در کنار وارن بافت، جف بزوس، ریچارد برانسون و غیره قرار داشت.

جیم کالینز نویسنده کتاب ساختن برای ماندن

جری پوراس در زمینه رفتار سازمانی کارهای زیادی انجام داده است. او هم تاکنون سخنرانی‌های زیادی داشته و در زمینه مدیریت کسب و کار معروف و شناخته‌شده است.  در نتیجه هر دو نویسنده این کتاب، از افراد شناخته‌شده و صاحب سبک در زمینه مدیریت هستند و خواندن کتاب آن‌ها قطعاً می‌تواند توانمندی ما را در این زمینه افزایش دهد.

جری پوراس نویسنده کتاب ساختن برای ماندن

جری پوراس نویسنده کتاب ساختن برای ماندن

در ادامه مقاله به خلاصه این کتاب و درس‌هایی که می‌توانیم از آن بگیریم خواهیم پرداخت تا بیشتر با طرز فکر این دو تن آشنا شوید.

نگاهی کلی به کتاب ساختن برای ماندن

کتاب ساختن برای ماندن، اثر جدیدی نیست و در سال ۱۹۹۴ روانه بازار شده است ولی به قدری پرمغز و ارزشمند بود که خیلی زود وارد کشورهای مختلف شد و تا به حال به ۲۵ زبان ترجمه شده است. جیم کالینز و جری پوراس شش سال از زمان باارزش خود را صرف تحقیق و پژوهش کردند تا بتوانند شرکت‌های موفق را با موفق‌ترین شرکت‌ها مقایسه کنند.

این تحقیقات برای این دو تن به قدری مهم و ارزشمند بود که باعث شد این دو تن ۱۸ شرکت مختلف که همگی بسیار موفق بودند را مورد مطالعه و بررسی قرار دهند. تمرکز آن‌ها روی این مسئله بود که چگونه این ۱۸ شرکت آینده‌نگر توانستند در دهه‌های پیاپی و حتی دو قرن دوام بیاورند و به موفقیت خود ادامه دهند؟

حاصل این تحقیقات کتاب ساختن برای ماندن شد که در ادامه این بخش از مقاله، درس‌های مهمی از این کتاب را مرور خواهیم کرد. اگر بتوانید این درس‌ها را در کسب و کار خودتان به کار ببندید مسلماً می‌توانید ماندگاری و عمر مفید بیزنس خود را به شکل قابل توجهی افزایش دهید. در حال حاضر در عرصه‌های مختلف شرکت‌ها و کسب و کارهای موفق زیادی وجود دارد ولی این کسب و کارها از راز ماندگاری و تداوم اطلاعی ندارند.

معیارهای کالینز و پوراس برای انتخاب بهترین شرکت‌ها

یکی از سوالاتی که برای مخاطبان پیش می‌آید این است که معیار کالینز و پوراس برای انتخاب بهترین شرکت‌ها چه بوده است؟ آن‌ها معیارهای زیر را مد نظر قرار دادند:

  • شرکت باید قبل از ۱۹۵۰ تأسیس شده باشد.
  • شرکت باید تاکنون چند مدیرعامل را تجربه کرده باشد.
  • شرکت باید در جهان شناخته شده باشد و نقشی ماندگار از خودش به جای گذاشته باشد.
  • شرکت باید در صنعت خودش یکی از بهترین‌ها باشد.
  • فعالان مطلع کسب و کار باید آن شرکت را بشناسند و آن را تحسین کنند.
  • شرکت باید چرخه عمر محصول را تجربه کرده باشد.

اگر معیارها را به دقت بررسی کنید متوجه خواهید شد که دو عامل در تمام این معیارها مشترک است:

  1. شرکت‌هایی که در این کتاب بررسی می‌شوند، حتماً در صنعت خودشان حرف‌های زیادی برای گفتن دارند.
  2. شرکت‌هایی که در کتاب ساختن برای ماندن مورد مطالعه قرار می‌گیرند حتماً موفقیت آن‌ها به یک مدیر خاص وابسته نیست و با محصولات و مدیران مختلف به موفقیت خودش ادامه داده است.

به بیان دیگر شرکتی موفق‌ترین و بهترین است که همیشه  موفق باشد. جمله زیبایی در کتاب ساختن برای ماندن وجود دارد:

شرکت‌های خوب به دنبال ایجاد تعادل بین کوتاه‌مدت و بلندمدت نیستند. آن‌ها می‌خواهند هم در کوتاه‌مدت و هم در بلندمدت خوب کار کنند.

کلید طلایی بهترین بودن

جیم کالینز و جری پوراس برای بهترین بودن دو عامل را مد نظر قرار داده‌اند. به بیان دیگر کلید طلایی بهترین بودن در دو عامل وجود دارد:

  1. حفظ هسته
  2. برانگیختگی برای رشد و پیشرفت

اگر یک سازمان می‌خواهد به بهترین کسب و کار در یک صنعت خاص تبدیل شود باید هسته خود را حفظ کند. سوال این است که منظور از هسته سازمان چیست؟ پاسخ این است که هسته هر سازمان، ایدئولوژی آن است. ایدئولوژی هر شرکت در واقع ارزش‌ها و اهداف آن سازمان است. در کتاب ساختن برای ماندن جمله مهمی وجود دارد که می‌گوید:

موفق‌ترین شرکت‌ها ایدئولوژی خود را(ارزش‌ها و اهداف) در تمام مراحلِ پیشرفت حفظ می‌کنند.

ممکن است یک کسب و کار در ابتدا بگوید ما قصد داریم بهترین باشیم ولی پس از مدتی مدیران آن کسب و کار می‌بینند که تبدیل شدن به بهترین کار چندان راحتی هم نیست و در نهایت کوتاه می‌آیند. از نگاه کتاب ساختن برای ماندن، چنین کسب و کاری موفق نمی‌شود چون هسته خود را فراموش کرده است.

همچنین گاهی برخی از شرکت‌ها انگیزه خود را برای رشد و پیشرفت و رسیدن به هدف از دست می‌دهند و کوتاه می‌آیند. بعضی اوقات هم شرکت‌ها، اهداف خود را خیلی سطحی و کوچک تعریف می‌کنند. به عنوان مثال بعضی از شرکت‌ها، تنها هدف خود را کسب سود می‌دانند. جیم کالینز بر این باور است که:

شرکت‌های آینده‌نگر و آینده‌دار، مجموعه‌ای از اهداف را دنبال می‌کنند که رسیدن به سود، یکی از این اهداف است ولی قطعاً اولین هدف آن‌ها نیست.

قطعاً سود برای یک شرکت ضروری است ولی هدف اصلی و اساسی آن نیست. وقتی سود در کار باشد شرکت می‌تواند با خاطری آسوده و با فراغ بال به موفقیت و پیشرفت بیندیشد ولی اگر سود در کار نباشد شرکت خیلی زود از پا درمی‌آید. هدف اصلی هر سازمان است، مأموریت یا Mission آن است. در واقع شرکت تمام تلاش خودش را می‌کند که این مأموریت اصلی یا هدف را به بهترین شکل ممکن محقق کند. اگر این مأموریت فراموش نشود، شرکت می‌تواند به حیات خودش ادامه دهد.

  

تعهد داشتن به اهداف؛ عامل ماندگاری

در کتاب ساختن برای ماندن نوشته شده است که اگر کسی به دنبال ساختن یک شرکت قدرتمند و ماندگار است، نیازی به رهبری خاص و راه حل‌های خارق‌العاده و خارج از محدوده ذهن عادی ندارد. البته این نوع رهبری و راه حل‌های خارق‌العاده هم واقعاً راهگشا است ولی قرار نیست چنین راه حل‌هایی به ذهن همه افراد برسد. اگر شرکتی به دنبال ماندگاری و جاودانه شدن است باید به اهداف خودش متعهد باشد.

شرکتی که به اهداف خود پایبند و وفادار باشد، به هیچ عنوان کوتاه نمی‌آید؛ و در مسیر رشد و پیشرفت رو به جلو حرکت می‌کند. البته به این نکته توجه داشته باشید که منظور ما این نیست که شرکتی که به اهداف خودش پایبند باشد، هرگز شکست نمی‌خورد بلکه منظور ما این است که وقتی شرکت به هدف خودش پایبند باشد، هیچ عاملی نمی‌تواند جلوی حرکت، رشد و پیشرفت آن را بگیرد و به همین خاطر اگر هم شکست خورد، دوباره از جای خود بلند می‌شود و به تلاش  و تکاپو ادامه می‌دهد.

این موضوع فقط منحصر به شرکت‌های آینده‌نگر نیست بلکه شامل افراد هم می‌شود. مطالعات نشان داده است که یکی از ویژگی‌های افراد موفق این است که در رسیدن به اهداف خودشان مصمم هستند. گاهی اوقات برخی از کسب و کارها وقتی در مسیر رسیدن به اهداف جلو می‌روند، متوجه می‌شوند که این هدفی که برای خودشان تعیین کرده‌اند خیلی بزرگ است و در رسیدن به این هدف، جسارت و شجاعت به خرج نمی‌دهند و تصمیم می‌گیرند که از خیر رسیدن به آن بگذرند. این در حالی است که شرکت‌های موفق ترس و هراسی به دل راه نمی‌دهند و با جسارت تمام برای رسیدن به هدف خود تلاش می‌کنند.

یکی از نکاتی که می‌توانیم در مورد این کتاب بیان کنیم این است که محتوای آن همیشه سبز است؛ به این معنا که هر چند در سال ۱۹۹۴ نوشته شده است ولی تاریخ انقضا ندارد و هر مدیری در هر سالی آن را مطالعه کند می‌تواند از مفاهیم موجود در آن برای رسیدن به اهداف و آرمان‌های خودش استفاده کند.

یک برنامه سه قسمتی برای ایجاد یک شرکت ماندگار

کتاب ساختن برای ماندن یک برنامه سه قسمتی در خود دارد که مخصوص کسانی است که می‌خواهند یک کسب و کار جاودانه بسازند. این برنامه همان طور که از نامش مشخص است، سه بخش دارد:

  1. کسب و کار خود را با هدفی فراتر از درآمدزایی و کسب سود راه اندازی کنید.
  2. سخت کار و تلاش کنید.
  3. بهبود مستمر را فراموش نکنید.

اگر این سه اصل را سرلوحه کسب و کار خود قرار دهید، مطمئن باشید که موفق خواهید شد. اگر کسی بتواند کسب و کار خود را با هدف خدمت به مردم و ایجاد یک اثر ماندگار در جهان راه اندازی کند، مسلماً خیلی موفق می‌شود؛ زیرا برای او درآمدزایی و کسب سود هم در راستای خدمت به خلق قرار می‌گیرد. در این صورت مدیر یک کسب و کار در پی این است که با افزایش درآمد، کسب و کار خودش را توسعه دهد، مالیات بیشتری به دولت بدهد، افراد بیشتری را استخدام کند و کاری کند که هم خودش و هم مردم ثروتمند شوند.

بهبود مداوم و مستمر هم یکی از دغدغه‌های کسانی که می‌خواهند کسب و کار خود را جاودانه کنند. در دنیای کسب و کار، ثبات تقریباً ممکن نیست. کسب و کارها معمولاً یا باید رشد کنند یا مشغول پسرفت باشند. کسب و کاری که در پی جاودانگی است، باید خودش را به صورت مداوم در مسیر رشد و پیشرفت قرار دهد.

به جز ایدئولوژی، همه چیز تغییر خواهد کرد

یکی از نقاط منفی در بعضی از شرکت‌ها این است که تصور می‌کنند همان طور که اهداف و ارزش‌های شرکت باید بدون تغییر و ثابت بماند، روش و راه رسیدن به این اهداف هم باید ثابت بماند و تغییری نکند. اگر یک شرکت یا صاحب کسب و کار چنین طرز تفکری داشته باشد، کسب و کار او به ناچار روند نزولی به خود خواهد گرفت، از رقبا عقب خواهند ماند و در نهایت نابود خواهد شد.

این در حالی است که یک کسب و کار باید ایدئولوژی خودش را ثابت نگه دارد ولی از جدیدترین روش‌ها و ابزارهای موجود برای رسیدن به هدف خودش استفاده کند. ممکن است، یک شرکت امروز از طریق یک ابزار، اهدافش را دنبال کند؛ ولی فردا یک ابزار دیگر وارد بازار می‌شود که به شرکت کمک می‌کند که راحت‌تر به اهداف خودش برسد.

کسب و کار باید مشتری را راضی کند نه خودش را!

اگر یک کسب و کار بخواهد رشد و پیشرفت کند، باید به مشتریان خودش گوش دهد و ببیند که مشتریان چه خواسته و تقاضایی دارند. اگر کسب و کار بخواهد جاودانه باشد باید کاری کند که مشتری احساس خوبی نسبت به محصولات و خدمات آن کسب و کار داشته باشند. بعضی از کسب و کارها گاهی یک محصول را که از نظر خودشان عالی است؛ به بازار عرضه می‌کنند ولی مشتریان بازخورد خوبی به این محصول نشان نمی‌دهند. در چنین مواقعی مدیران دو واکنش از خودشان به نمایش می‌گذارند:

  1. برخی از مدیران فقط در پی جلب رضایت مشتری هستند. در نتیجه با شنیدن صدای اعتراض مشتری و دیدن بازخورد منفی از سوی او، به این فکر می‌افتند که محصول و خدمات خود را به شکلی اصلاح کنند که باب میل مشتری باشد. این کار باعث می‌شود که کسب و کار شما رشد و پیشرفت کند و جاودانه شود.
  2. برخی از مدیران هم تصور می‌کنند که بیشتر از مشتری می‌فهمند و می‌دانند. در نتیجه به صدای اعتراض مشتری گوش نمی‌دهند و محصول خود را اصلاح نمی‌کنند و در نهایت کسب و کارشان شکست می‌خورد.

بهترین ترجمه کتاب ساختن برای ماندن

کتاب ساختن برای ماندن یکی از آن کتاب‌های مرجعی است که به زبان‌های زیادی ترجمه شده است و افراد زیادی آن را مطالعه کرده‌اند. در ایران هم این کتاب ارزشمند چاپ و روانه بازار شده است. این کتاب با عنوان «ساختن برای ماندن؛ سیر تکامل شرکت‌های موفق» با ترجمه ریحانه توکلی و سمیرا فرهادی از سوی نشر هورمزد در اختیار علاقمندان و مخاطبان قرار گرفته است.

سخن پایانی

در این مقاله تلاش کردیم خلاصه‌ای از کتاب ساختن برای ماندن اثر جیم کالینز و جری پوراس را ارائه دهیم. این کتاب به ما یاد می‌دهد که چگونه یک شرکت ماندگار و جاودانه بنا کنیم و چگونه نهادی بسازیم که چندین قرن، بدون هیچ مشکلی به کار خودش ادامه دهد.

این کتاب حاصل شش سال تحقیق مداوم دو پژوهشگر برجسته روی ۱۸ شرکت موفق است و به همین خاطر یک کتاب مرجع و کامل محسوب می‌شود. در این کتاب یاد می‌گیرد که حتی اگر یک کسب و کار کوچک داریم و می‌خواهیم آن را رشد و توسعه دهیم و به یکی از شرکت‌های بزرگ و مهم صنعت خودمان تبدیل کنیم، باید به اهداف و ارزش‌های سازمان وفادار بمانیم و هسته و ایدئولوژی سازمان خود را فراموش نکنیم.

Taggs:
Write a comment

سیزده − 11 =